مقالات

مادر نسبتا خوب نه کاملا خوب

مادر نسبتا خوب نه کاملا خوب

مادر نسبتاً خوب و بویژه حمایتگر، اجازه می دهد کودک از حالت وحدت و همجوشی با مادر به سوی وضعیت مستقل پیش رود و باعث رشد خلاقیت میشود.والدین خوشحال می‌شوند وقتی می‌بینند که نوزادان و کودکان از همه‌ی دستورات آنها پیروی می‌کنند. بیشتر افراد این نوع کودکان را «خوب» می‌دانند. وینیکات به‌شدت از کودکان خوب می‌ترسید. به اعتقاد او کودک باید شلوغ باشد. کودک باید بتواند آزادانه و بدون آنکه عواقب سنگینی در انتظارش باشد و از مجازات بترسد «احساسات بد» خود را ابراز کنند.

بعضی از والدین ممکن است حوصله‌ی شیطنت را نداشته باشند و فرزند خود را از سن کم به اطاعت کامل عادت دهند. به اعتقاد وینیکات این وضعیت سبب ایجاد «خودانگاره‌ی نادرست» می‌شود.شخصیتی خلق می‌شود که به ظاهر خوب و حرف‌گوش‌کن است اما همه غرایز اساسی خود را سرکوب کرده است. او نمی‌تواند میان ابعاد اجتماعی و مخرب خود تعادل ایجاد کند. علاوه بر این از سخاوت واقعی یا «عشق» عاجز است چون هیچ‌وقت به او اجازه نداده‌اند نفرت و خودخواهی را کاوش کند. کودک فقط در سایه‌ی تربیت صحیح و هوشیارانه است که می‌تواند «خودانگاره‌ی صحیحی» برای خودش خلق کند.
.
به اعتقاد وینیکات بیشتر بزرگ‌سالانی که نمی‌توانند خلاق باشند و به‌نوعی از درون مرده‌‌اند فرزند والدینی هستند که نتوانسته‌اند مبارزه‌طلبی‌های فرزندان خود را تحمل کنند؛ والدینی که فرزندان خود را قبل از موعد «خوب» بار آورده‌اند و با این کار فرصت خوب بودن، سخاوتمند بودن و مهربان بودنِ واقعی را از آنها گرفته اند

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا