اهمیت عشق در سلامت روان و سلامت جسم
اهمیت عشق در سلامت روان و سلامت جسم
وقتی بچه به دنیا میآید، آنچه بیش از هرچیز نیاز دارد، عشق پدر و مادر است. منظور من از عشق، محبت، توجه، مراقبت، حمایت، مهربانی و آمادگی برای برقراری ارتباط است.
اگر این نیازها برآورده شود، بدنِ بچهها در تمام دوران زندگی خاطره خوش چنین مراقبتهایی را در خود حفظ میکند و بعدها در بزرگسالی میتوانند همان عشق را به فرزندان خود منتقل کنند. اما اگر چنین نشود، بچهها در تمام زندگی، در حسرت برآورده کردن نیازهای اولیه و حیاتی خود خواهند بود و در بزرگسالی از دیگران انتظار خواهند داشت تا این حسرت را جبران کنند. این یک پاسخ عادی از طرف بدن است. بدن دقیقا میداند چه چیزی نیاز دارد و هرگز محرومیت هارا فراموش نمیکند. محرومیت یا خلاء، چشم انتظار پر شدن، در بدن باقی میماند. هرچه بزرگتر میشویم، پیدا کردن افراد دیگر برای سیراب کردن ما از عشقی که در کودکی از ما دریغ شده، سختتر میشود. اما انتظارات بدن، با بالارفتن سن کاهش نمییابد، بلکه به طرف دیگران هدایت میشود که معمولا فرزندان یا نوههایمان هستند.
تنها راه نجات بدن چیست؟
تنها راه نجات این است که از عملکرد بدن و نیازهایش و پیامهایی که به ما میدهد آگاه شویم، و با کنار گذاشتن سرکوب و انکار، واقعیتِ دوران کودکیمان را بشناسیم. فقط در این صورت است که میتوانیم در وجودمان شخصی را پرورش دهیم که بتواند حداقل برخی از نیازهایی را برآورد که از زمان تولد در انتظار برآورده شدن بوده. بدین ترتیب میتوانیم به خودمان توجه نمیمونه احترام بگذاریم و هیجاناتمان را درک کنیم و حمایت مورد نیاز و بیچون و چرایی را به خودمان ارزانی داریم که والدینمان از ما دریغ کردهاند.