تنهایی هیجانی
تنهایی هیجانی
تنهایی هیجانی به قدری آشفته و دردناک است که به محض اینکه کودک آن را تجربه می کند،حاضر می شود دست به هر کاری بزند تا به نوعی با والدین خود در ارتباط باشد و به آنها نزدیک شود.
این دسته از کودکان یاد می گیرند که برای نیازها و خواسته های دیگران الویت قائل شوند تا بتوانند با افراد رابطه برقرار کنند.آنها بهای سنگینی برای رابطه با دیگران می پردازند و خیلی زود به این نتیجه می رسند که به جای انتظار حمایت از دیگران یا دریافت توجه از سوی آنها ،خودشان در نقش حمایت گر و یاری رسان ظاهر شوند.
با این کار دیگران را متقاعد می کنند که نیازهای هیجانی چندانی ندارند.متاسفانه در پیش گرفتن چنین رویه ایی به تنهایی هیجانی بیشتر منجر می شود؛زیرا پنهان کردن عمیق ترین نیازهای هیجانی مانع از برقراری رابطه عاطفی اصیل با دیگران می شود.انها فکر می کنند بهترین راه حل در چنین شرایطی این است که هر چه سریع تر بزرگ شوند و به خود کفایی برسند.این دسته از کودکان سریع تر از سن خود به احساس کفایت مندی دست می یابند،ولی در درون به شدت احساس تنهایی می کنند.این دقیقا همان چیزی است که مدام با خودشان می گویند:«من همیشه عاقل تر از سنم بودم.»
منبع :رهایی از محرومیت های دوران کودکی
لینزی گیبسون