پذیرش احساس خشم توسط مادر و تاثیر آن در رابطه با کودک
پذیرش احساس خشم توسط مادر و تاثیر آن در رابطه با کودک
نکته مهم این است که در شدت احساسات مختلف در هر مادر نوساناتی وجود دارد . یعنی احساسات او ثابت نیستند بلکه همواره پویا و در حال تغییرند . اما وجود احساسات به خودی خود مشکل ساز نیست .
آنچه مشکل ایجاد می کند مدیریت عواطف است ، به خصوص به این علت که خشم نسبت به فرزند موجب اضطراب در مادر می شود .
اگر مدیریت به طور صحیح صورت گیرد همین احساسات متضاد می توانند منشا خلاقیت در رابطه مادر و فرزند باشند .
درد ناشی از وجود خشم می تواند مادر را وادار به تلاش در جهت شناخت فرزند نماید .
به عبارت دیگر این احساسات باعث می شوند مادر مادر به فرزند خود فکر کند ، فکر کردن به فرزند مهم ترین جلوه ی مادر بودن است . اجازه دهید یک مادر فرضی را در نظر بگیریم که نسبت به فرزند خود فقط یک احساس دارد ، مثلا فقط عاشق اوست یا فقط از او متنفر است . هیچ یک از این شرایط باعث نمی شود که او در رابطه ی خود با فرزندش دچار چالش شود یا بر روی آن تمرکز کند دردسر وجود همزمان عشق و نفرت است که مادر را نسبت به فهم آنچه میان او و فرزندش می گذرد برمی انگیزاند . مادران در مراقبت از فرزند رضایتی بی حد و در نتیجه ارضای روانی کسب می کنند .
اما همان کودکی که چنین رضایتی تولید می کند روزی فریاد خواهد زد ؛ « ازت متنفرم » یا در مقابل حرف و خواسته ی مادر ایستادگی و لجبازی نشان خواهد داد . مادر بودن تجربه ای مملو از رضایت و در عین حال سرشار از سرخوردگی است . این سرخوردگی موجب خشم و نفرت می شود اما باعث رشد رابطه مادر و فرزند هم می گردد.
برگرفته از کتاب مادر خوب مادر بد
دکتر نهاله مشتاق