چگونه بزرگترین موفقیت خویش را بر باد دهیم
چگونه بزرگترین موفقیت خویش را بر باد دهیم؟
آدمیان معمولاً بر اثر سرخوردگی، یعنی بر آورده نشدن میل یا احتیاجی مبرم ، ناخوش احوال می شوند ، اما در مورد این گروه از آدم ها قضیه برعکس است ؛ اینان بدان سبب حالشان بد می شود یا حتی به یک باره از پا در می آیند که یکی از آرزوهای بی اندازه نیرومندشان برآورده شده است.
اتفاقی که در این مورد می افتد صرفاً این است که یک سرخوردگی درونی جای سرخوردگی بیرونی را می گیرد . فرد مبتلا حال خوش را بر خود روا نمی دارد ؛ سرخوردگی درونی به او حکم می کند که به سرخوردگی و ناکامی بیرونی بچسبید ؛ اما چرا ؟
زیرا این پاسخی است که در شماری از موارد صادق است ، آدمی توقع ندارد دست تقدیر چنین لطفی در حقش داشته باشد و این مورد دیگری است از قاعده «آن قدر عالی که نمی تواند حقیقت داشته باشد» ؛ جلوه ای از آن نوع بدبینی که در نهاد بسیاری از ما ریشه دوانده است . در مجموعه دیگری از موارد ، درست همانند مورد کسانی که کام شان از تلخی موفقیت زهر می گردد ، به نوعی حس گناه یا حقارت برمی خوریم که می توان آن را بدین شیوه بیان کرد «من مستحق چنین سعادتی نیستم ، لایقش نیستم »
اینجا شاهد پیوند {میان کامیابی و سرخوردگی} هستیم.