آسیب پذیری روانی کودکان و ضرورت مراقبت کافی از جانب مادر
نوزاد خودش را درک نمی‌کند، نمی‌داند کجاست و نمی‌تواند با خودش یا دیگران ارتباط برقرار کند. این اطرافیانند که باید خود را با شرایط کودک سازگار کنند. آنها باید هر کاری که برای تفسیر نیازهای کودک لازمست را انجام دهند و از تحمیل چیزی که کودک آمادگی آن را ندارد خودداری کنند.کودک زمانی سلامت_روانی خواهد داشت که محیط پیرامونش به‌درستی نیازهای او را برآورده کند
افسردگی در مادر
مادری که خودش از افسردگی رنج می‌برد ممکنست عجله به خرج دهد و نوزادی که هیچ درک از شادمانی ندارد را به «شاد بودن» وادار کند؛ فرزندِ والدین عصبانی و بی‌ثبات ممکن است نتواند عواطف ناخوشایندش را ابراز کند و کودکی که والدین فضول و مداخله‌گری دارد ممکنست نتواند مهارتِ کنار آمدن با تنهایی را در وجود خود پرورش دهد.
همچنین خشم های فروخورده کودک در رابطه با مادر ناکام کننده به صورت افسردگی و علائم بدنی و بیماری های جسمانی نمود پیدا میکند لذا افسردگی از جنس غم نیست از خانواده خشم است افسردگی درمان نمی‌شود، مگر اینکه فرد قادر شود خشم را به بیرون از خود انتقال دهد. تا زمانی که خشم به دنیای درون معطوف است، افسردگی هم هست. خشمِ معطوف به درون، احساس گناه ایجاد میکند و احساس گناه یکی از عوامل اصلی بی‌ارزش شدن زندگی و به تبع آن، افسردگی است. و میتوان دید که چقدر رابطه مادر و کودک میتواند پیچیده و تاثیرگذار باش
