اجبار به تکرار الگوهای شکست خورده
اجبار به تکرار الگوهای شکست خورده (repetition compulsion)
اجبار به تکرار یعنی تکرار الگوهای نا امن کودکی در طول زندگی. اما چرا تکرار میکنیم؟
فرد تکرار می کند تا این بار شکست نخورد، طرد نشود، رها نشود…..
در اجبار به تکرار، فرد دیگران را PI (انگولک کردن) میکند، تا دیگران وارد بازی او شوند تا افراد خوب زندگی خود دا را به افراد بد تبدیل کند.
فرد به صورت ناهشیار الگوی وارد شدن در روابطی را تکرار می کند که تروما و آسیب آغاز زندگی با والد را بازتولید کند. هدف ناهشیار از این عمل های مکرر غلبه کردن بر تروماست( آسیبهای کودکی).
ذهن ناهشیار
ذهن ناهشیار می گوید این بار دیگر متفاوت ست، این بار کاری می کنم که پدرم/ مادرم در جهت مثبت تغییر کنند.
به عنوان مثال فردی را تصور کنید که همیشه با افرادی آشنا می شود و ارتباط برقرار می کند که طرد کننده هستند یا اعتیاد دارند، وقتی به کودکی او نگاه می کنیم می فهمیم یک پدر منفعل و بیکار داشته…. او با مردهای مختلف نظیر پدرش آشنا می شود تا حالا دوست او، نقش پدر را بازی کند و ذهن ناهشیار او می گوید:
این بار کاری می کنم که رفتارش را تغییر دهد و از من عذر خواهی کند.
نکته غم انگیز داستان اینجاست که این استراتژی هوشمندانه ی ذهن ناهوشیار هیچ گاه هیچ گاه ثمربخش نخواهد بود و تنها رنج را بیشتر می کند.