رشد خود واقعی کودک
رشد خود واقعی کودک
وینیکات به دنبال این بود که بداند چه چیزی به هر کسی 《حس واقعی بودن》 می دهد. این پاسخ را هر کس باید برای خودش پیدا کند. وینیکات کشف کرده بود که تجربه ی زنده بودن را نباید بدیهی فرض کرد.
مشکلات محیط نگهدارنده اولیه
کسانی که دچار مشکلات شدید محیط نگهدارنده اولیه بودند، احساس می کردند که شروع به وجود داشتن نکرده اند. زندگی آنها مالامال از حس تهی بودن و پوچی ناشی از اطاعت محض میشد. احساس واقعی بودن چیزی بیش از وجود داشتن است، واقعی بودن یعنی پیدا کردن راهی برای آنکه خودمان باشیم و با ابژه ها به روش خودمان ارتباط برقرار کنیم و خویشتنی داشته باشیم که هنگام آرامش به آن بازگردیم. فرض وینیکات بر این است که هر کس یک 《خویشتن》دارد که رشد آن مانند یک گیاه وابسته به محیط تغذیه کننده است.
اما در ابتدا خویشتن کودک، فقط یک قابلیت است که به تدریج از طریق واکنش های مادر به رفتارهای خودجوش کودک شناخته می شود. علاوه بر این، خویشتن از مسیر پرخاشگری نیز ساخته می شود یعنی وقتی مادر در مقابل تخریب گری کودک دوام می آورد و تلافی نمی کند.